موج ایران باستان شماره 8 “کلیک کنید”
علی علیزاده
باسلام خدمت تمام شنوندگان عزیز: موج بزرگداشت موجیست هفتگی، در این موج از بزرگانی که در طول هفته بدنیا آمدند و اثر ماندگاری از خود بجا گذاشتند و نشان دادند که میتوان خوب زندگی کرد و کیفیت زندگی چنین هست، به صوت درآوردیم، با انرژی همراهی کنید…
موج بزرگداشت شماره 15
هفته چهارم دی ماه
استودیو صداهای همراه تقدیم میکند
استودیو صداهای همراه تقدیم میکند:
گویندگان
شقایق نیک اختر
علی علیزاده
علیرضا شعبانعلی
کاری از استودیو صداهای همراه
بزرگداشتهای مهم هفته چهارم دی ماه
🥊کلی
😂کری
⚡️وات
مارا همراهی کنید در این قسمت🌟🌟🌟
💯 راه های ارتباطی :☎️📞
1- WEB : www.accvs.com 🌐
2- INSTA : accvstudio 🆗
3- TELEGRAM : @accompanimentvoicesstudio 🆙
4- ID : @alializadehkashani 🌐
25فوریه ۱۹۶۴ مشت زنی به نام کاسیوس کلی در رده سنگین وزن، برای نخستین بار قهرمان جهان شد. مشت زنی که به نام محمدعلی در ذهن ها جاودان شد. کلی در زمانی که سیاهان در آمریکا شهروند درجه دو بودند، خود را زیباترین می نامید…
کلی در مورد خود می گوید: «من خطرناکم، من درخت انداخته ام، با تمساح جنگیده ام، نهنگ شکار کرده ام، رعد را به زندان انداخته ام و به برق دستبند زده ام، هفته گذشته یک صخره را کشتم، من سریع ام … سریع.»
شیوه خاص صحبت کردن کاسیوس کلی که در سال ۱۹۴۲ در خانواده ای فقیر به دنیا آمده، او را به سرعت به شهرت رساند. بخت در سن ۲۲ سالگی به سراغ او آمد: او موفق شد به رقابت نهایی قهرمانی جهان راه یابد. همه نگاه ها به حریف پرآوازه او، سونی لیستون بود. لیستون اما در راند ششم به دلیل آسیب دیدگی دیگر وارد رینگ نشد و بدین ترتیب کلی برای نخستین بار قهرمان جهان شد.
پس از این تاریخ بود که نام کلی بر سر زبان ها افتاد; از یک سو به دلیل طرز مشت زدنش و از سوی دیگر به خاطر درشت گویی هایش. او همواره با سخنانش نگاه ها را به سوی خود جلب می کرد. زمانی که بر لیستون پیروز شد، گفت: «من یک هیولای بزرگ و بد طینت را شکست دادم که همه را شکست داده و کسی حریفش نبود. تا این که ناشناخته ای به نام کاسیوس کلی از کنتاکی آمد و او را متوقف کرد، کسی را شکست داد که دو بار پترسون (قهرمان مشت زنی) را مغلوب کرده بود.»
کلی پیش از مسابقه لیستون را “خرس پیر و زشت” خوانده بود. خود را هم با گردن آویزی که روی آن “شکارچی خرس” نوشته شده بود، در برابر دوربین عکاسان قرار می داد.
نورمن میلر، نویسنده ای که به مفهومی به نام “علی” (محمدعلی کلی) پرداخته، این حرکات او را استراتژی های از پیش اندیشیده شده می داند: «او فهمیده بود که پیروزی در مشت زنی تا حد بسیار زیادی به اعتماد به نفس مربوط است. کلی تمام تلاش خود را کرد که حریف را پیش از رقابت ناراحت و از نظر روحی ضعیف کند. حریف باید عصبی و آشفته باشد، تا علی راحت تر با او مواجه شود. او به شیوه ای باورنکردنی به هدف خود دست یافت.»
اما تنها زبان کلی در آن رقابت، تند و تیز نبود. او چالاک بود و با زبان بدنش هم حریف را تحریک می کرد، به عنوان مثال در هنگام مبارزه، به جای آن که دست هایش را گارد صورتش کند، آنها را به پایین می آویخت. نوع جنگیدن او منحصر به فرد بود، او به دور حریف خود می رقصید.
این مشت زن ۱۹۱ سانتی متری در مورد خود می گوید که من همچون پروانه بال می زنم و مثل زنبور نیش.
یان فیلیپ ریمتسما، نویسنده دیگری که زندگی و رفتار کلی را زیر نظر داشته، معتقد است که این بوکسور برای سفیدپوستان آمریکا در سال های آغازین دهه ۱۹۶۰ یک تحریک جدی به شمار می آمد. به گفته این نویسنده، کلی کسی نبود که حاضر باشد از مواضع خود عقب بنشیند، به قواعدی پایبند باشد یا در برابر خبرنگاران ادب را رعایت کند. او درست در همان زمانی که احساس می شد، جامعه سیاه پوست در بسیاری موارد پایین تر از سفیدپوستان است، همواره می گفت که زیباترین است. ریمتسما این رفتار را سیاست کلی می داند.
کلی به اسلام گروید و نام خود را به محمدعلی تغییر داد. سرسختی او در زمانی که شکست ناپذیر به نظر می رسید و ۸ بار از مقام قهرمانی جهان دفاع کرده بود، ترمز موفقیت هایش شد. هنگامی که در سال ۱۹۶۷ برای جنگ در ویتنام به خدمت فرا خوانده شد، سر باز زد و در پی آن به ۵ سال حبس محکوم شد. کلی با پرداخت پول، از زندان جان به در برد، البته عنوان قهرمانی جهان و مدرک بوکس از او گرفته شد.
با وجود این، در مدت سه سالی که اجازه مشت زنی نداشت، همچنان در این عرصه حاضر بود: «من به خاطر پرستیژ یا به دلایل شخصی مبارزه نمی کنم. من می جنگم که به برادرانم که در آمریکا روی زمین خوابیده اند، روحیه بدهم، سیاهانی که با کمک های دولتی زنده اند، سیاهانی که چیزی برای خوردن ندارند، سیاهانی که چیزی از خود نمی دانند و سیاهانی که آینده ای ندارند.»
سال ۱۹۷۱ بود که کلی بار دیگر به رینگ بازگشت و نخستین شکست حرفه ای خود را پس از سال ها، در برابر جو فریزیر پذیرفت. به نوشته ی پایگاه اینترنتی “دویچه وله”، بسیاری، در پی این حادثه، نام او را از سیاهه ی “اسطوره ها” بیرون کشیدند، اما کلی باز هم به اوج بازگشت و دو بار دیگر قهرمان جهان شد. موفقیتی که هنوز هیچ مشت زنی آن را به دست نیاورده است.
درگذشت محمد علی کلی:
محمد علی کلی قهرمان و اسطوره سنگین وزن سابق بوکس جهان در روز سوم ژوئن ۲۰۱۶ پس از ۳۲ سال تحمل بیماری پارکینسون بر اثر مشکلات تنفسی در سن ۷۴ سالگی در بیمارستان از دنیا رفت.
عکس و بیوگرافی جیم کری (زندگینامه بازیگران)
در زندگینامه ی جیم کری اینگونه آمده است که : جیمز یوجین کری در ۱۷ ژانویه سال ۱۹۶۲متولد شد، پدرش ساکسیفونیست جاز بود و به همین خاطر از کودکی در نمایش ها و برنامه های کمدی حضور داشت. با بی کاری پدر جیم کری وضعیت خانواده بسیار نا مساعد شد و او مجبور شد بعد از مدرسه در یک کارخانه کار کند. به همین دلیل دبیرستان را رها نموده و پس از مدتی کارگری در ۱۹ سالگی از تورنتو به لس آنجلس نقل مکان کرد.
زندگی شخصی جیم کری
جیم کری فعالیت حرفه ای خود را به عنوان یک کمدین با استقامت شروع کرد… . او در هالیوود مدتی اجراهای کمدی تک نفره را در کلوب های شبانه تجربه نمود و آرام آرام وارد سینما شد. جیم کری تا یک دهه پس از انجام فعالیت های سینمایی نقش مهمی را بدست نیاورد. در اولین فیلمهایش هیچ نشانی از استعدادهای نمایشی خود بروز نداد و در سال های بعد شاید مهمترین فیلم کارنامه اش پگی سو ازدواج کرد از فرانک کوپولا باشد که نقش حاشیه ای را در آن بعهده گرفته بود. تا پایان سال ۱۹۹۲ جمعاً در 8 فیلم و چند مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کرد و در بعضی از آنها با نام جیمز کری ظاهر میشد.
اما “ایس ونچورا” پایان این دوره از فعالیت هایش بود. در این فیلم شادیاک جیم کری هم یکی از سه فیلمنامه نویس بود و نقش نخست را نیز برعهده گرفته بود و برای هر دو این کار تنها ۳۵۰ هزار دلار دستمزد گرفت. در اینجا بود که برای نخستین بار قابلیت های فراوان کمدی اش را به نمایش گذاشت و همین علت بود که تنها با دستمزد کمی بیشتر نقش اول فیلم ماسک را از آن خود کرد.
نمایش این دو فیلم در فاصله ای کوتاه و فروش بالای هر دو کری را تبدیل به یک ستاره کرد. برای احمق و احمقتر در همان سال ۷ میلیون دلار دستمزد گرفت و با قبول نقش ریدلر در فیلم همیشه بتمن که قبلاً توسط رابین ویلیامز رد شده بود نشان داد که می خواهد متفاوت نیز باشد. جیم کری در سال ۱۹۹۵ با نمایش قسمت دوم “ایس ونچورا” محبوبیتش بیشتر گردید. در همین سال پس از 8 سال زندگی با “ملیسا وومر” که پیشخدمتی ساده بود از وی طلاق گرفت و 1 سال بعد با لورن هالی همبازی اش در احمق و احمق تر ازدواج کرد که این هم یکسالی بیشتر دوام نیاورد.
جیم کری پس از موفقیت ۴ کمدی پی درپی اش برای فیلم “نصب کننده تلویزیون کابلی” ۲۰ میلیون دلار دستمزد گرفت تا لقب گرانترین ستاره کمدی را از آن خود کند.
شکست تجاری “نصب کننده…” که بیشتر بدلیل چرخش او از طنز سطحی به طنز تلخ بود بلافاصله با فیلم “دروغ گو دروغ گو” با همان چهره قبلی جیم کری دوباره موقعیت کاری او را مستحکم نمود. جیم کری پس از این فیلم نشان داد که جایگاهی که در آن قرار گرفته است راضی اش نمی کند و سعی فراوانی کرد تا در فیلم کارگردان های مطرح تر ظاهر گردد و حاصل این تلاش بازی در نمایش ترومن از پیتر ویر بود که با شکستن دستمزدش به آن رسید.
نقش آفرینی جیم کری در این فیلم خیره کننده بود و جایزه گلدن گلوب را برایش به ارمغان آورد. در 2 فیلم بعدی او یعنی “مردی در ماه” و فیلم “من، خودم و آیرین” نیز خوب ظاهر شد و برای “مردی در ماه” دوباره جایزه گلدن گلوب را دریافت کرد و با دومی نیز محبوبیت بیشتری در بین سینمارو ها و صاحبان کمپانی ها بدست آورد.
جیم کری از آغاز فیلم برداری “من، خودم و آیرین” با همبازیاش رنی زلوگر رابطه ای نزدیک داشت که تا آستانه ازدواج هم پیش رفت اما جنجال ها و حواشی رسانه ای سبب شد این ازدواج منتفی شود.
اگر جری لوییس جایگزین ستاره های کمدی سینمای صامت بود جیم کری هم همان خصوصیات را از وی به عاریت گرفت و به آنها روح زمانه و سینمای مدرن دهه ۱۹۹۰ را دمید. در کمدی های جیم کری پرده دری های اخلاقی و شوخی های گاه وقیح به شلوغی و طنز بزن و بکوب جری لوییس و هم دوره هایش اضافه شده است.
در سالهای پایانی دهه ۱۹۹۰ جیم کری سعی فراوانی کرد تا تنها یک کمدین موفق در گیشه سینما نباشد. پذیرفتن نقش “ریدلر” در “همیشه بتمن” که نه نقش اول بود و نه دستمزد بالایی داشت و بعد از “نصب کننده تلویزیون کابلی” و عدم موفقیت هردو او را نا امید نکرد و با بازی در “نمایش ترومن” و “مردی در ماه” به آن هدف خود رسید. هر چند در این سالها آکادمی، جیم کری را حتی شایسته دریافت کاندیدایی اسکار هم ندانست اما او هم از سوی کانون های منتقدان و هم از سوی جشنواره ها و هم در مراسم اهدای جوایز سالیانه مورد تقدیر قرار گرفت.
با بازی در فیلم خیره کننده “درخشش ابدی یک ذهن پاک” تجربه جدیدی را پشت سر گذاشت و نشان داد که در غیر کمدی نیز می توانند خوش بدرخشد.
جیم کری با دو چهره متفاوت و حرکات مخصوص به خود در آسمان سینمای امروز ستاره ای محبوب است و همین دو چهره باعث میگردد او بازیگر مطرحی در سینمای معاصر به شمار آید.
▪ نام فارسی : جیمز وات
▪ سال ولادت و فوت : ۱۸۱۹ – ۱۷۳۶ میلادی
▪ ملیت : اسکاتلند
جیمز وات مخترع اسکاتلندی که اغلب از او به عنوان مخترع ماشین بخار زیاد یاد میشود چهره اصلی انقلاب صنعتی است.
وات در واقع اولین سازنده ماشین بخاری نیست. «هرو او آلکساندریا» در قرن اول میلادی ابزارهای مشابهی را توصیف کرده بود. در سال ۱۶۹۸ «توماس ساوری» ماشین مشابهی را به ثبت رساند که برای تلمبه کردن آب از آن استفاده میشد و در ۱۷۱۲ «توماس نیوکومن» نوع پیشرفتهتری از آن را به ثبت رساند. با وجود این ماشین ساخته شده توسط نیوکومن کارایی بسیار کمی داشت و آن را فقط برای خارج کردن آب از معادن زغال سنگ به کار میگرفتند.
وات با اینکه فقط یک دوره کارآموزی یکساله را در زمینه ابزارسازی گذرانده بود ولی از استعداد ابداع و نوآوری فراوان برخوردار بود. وی در سال ۱۷۶۴ هنگامی که مشغول تعمیر یک مدل از ماشینهای نیوکومن بود به ماشین بخار علاقمند شد. وات اصلاحاتی آنچنان مهم و ارزنده در ماشین اختراعی نیوکومن به عمل آورد که میتوان او را مخترع اولین ماشین بخار دانست.
اولین تغییر مهم وات که در سال ۱۷۶۹ به ثبت رساند اضافه کردن یک محفظه جداگانه تراکم بخار بود. او همچنین با عایقبندی سیلندر بخار را مجزا کرد و در سال ۱۷۸۲ ماشین دوطرفه را اختراع نمود. تمام اینها همراه با چند فقره تغییرات و اصلاحات کوچکتر به کارایی بیشتر ماشینهای بخار منتج شد. این ازدیاد کارایی عملاً به معنای تفاوت بین یک ابزار ماهرانه ولی نه چندان قابل استفاده با وسیلهای با توان صنعتی فراوان بود.
وات در سال ۱۷۸۱ با اختراع یک سری چرخدنده حرکت تناوبی موتور را به حرکت دورانی تبدیل کرد. با استفاده از این ابزار بر موارد استفاده از موتور بخار به شکل چشمگیری افزوده شد. علاوه بر انجام اصلاحات و تغییرات گوناگون وات در سال ۱۷۸۸ پروانه تنظیم دو موتور، وسیلهای که امکان کنترل اتوماتیک سرعت موتور را فراهم آورد، فشارسنج (۱۷۸۹) شمارشگر (کنتور) نشانگر و شیر فشارشکن را اختراع کرد.
وات که خود فاقد استعداد لازم در کارهای تجاری بود، در سال ۱۷۷۵ به اتفاق «ماتیو بولتون» که مهندی چیرهدست و معاملهگری توانا بود شرکتی تأسیس کرد، طی ۲۵ سال بعد شرکت وات – بولتون تعداد زیادی موتورهای بخاری تولید و به بازار عرضه کرد که در نتیجه ثروت سرشاری نصیب آن دو گردید.
در باب اهمیت ماشین بخار مبالغه و گزافهگویی نمیشود. درست است که بسیاری از اختراعات دیگر در انقلاب صنعتی نقش داشتهاند. در معدن و متالوژی و در بسیاری از ماشینآلات صنعتی پیشرفتهای فراوانی پدید آمد. معدودی از اختراعات مانند دستگاه نساجی (جانکی، ۱۷۳۳) و ماشین نخریسی (جیمز هارگریوز، ۱۷۶۴) قبل از کارهای وات عرضه شدند. مخترعین دیگر اختراعات و پیشرفتهایی هر چند کوچک پدید آوردند ولی هیچیک از آنها به تنهایی نمیتوانستند برای انقلاب صنعتی حیاتی باشند. تمامی آنها با موتور بخار که نقشی کاملاً تعیینکننده داشت و بدون آن انقلاب صنعتی به کلی چیز دیگری بود، تفاوت عمدهای داشتند. قبل از آن اگر چه از نیروی آب و باد برای به گردش درآوردن چرخ آسیابها استفاده میشود ولی منبع اصلی نیرو همواره عضلات انسان بود. استفاده از این عامل ظرفیت تولید صنعتی را به کلی محدود میکرد. با اختراع ماشین بخار این محدودیت بر طرف شد. پس از آن انرژی بسیار زیادی برای تولید در دسترس بود و مرتباً نیز به میزان آن افزوده میشد. تحریم نفتی سال ۱۹۷۳ یک اخطار جدی بود که چگونه کمبود انرژی میتواند به سیستم صنعتی ضربه وارد کند. این تجربه تا حدی بیانگر اهمیت انقلاب صنعتی ناشی از اختراعات وات میباشد.
ماشین بخار صرف نظر از تأمین منبع انرژی برای کارخانهها، موارد استفاده مهم دیگری نیز داشت. در سال ۱۷۸۳ «مارکیز دو جفروی» موفق شد ماشین بخار را برای به حرکت درآوردن یک قایق به کار گیرد. در سال ۱۸۰۴ «ریچارد ترویتیک» اولین لوکومتیو بخار را ساخت. اگر چه هیچ یک این مدلهای اولیه از لحاظ تجاری با توفیق همراه نبود اما در خلال چند دهه کشتی بخار و راهآهن، حمل و نقل دریایی و زمینی را دستخوش تحولی بنیادین کرد.
کلیک کنید
Podcast: Play in new window | Download
برجسب ها : جیم کری, وات, پادکست, موج بزرگداشت, رادیو, کلی.
علی علیزاده اکتبر 8, 2018
علی علیزاده سپتامبر 25, 2018
Copyright accvs.com
ارسال نظر (0)