پادکست چمدون، فصل اول " چابهار " قسمت ششم - استــــودیو صـــداهای هـــــمراه

پادکست چمدون 6 – سفر به چابهار
گوینده: لشکرشکن – لایوکست ( لایو اجرا شده و ادیت نشده )
خوش خبریم براتون – گوش بدید به این اپیزود
پادکستی زیبا و شنیدی از سفرهای لشکرشکن
امیدوارم از اطلاعاتی که به شما داده میشود لذت کافی را ببرید، اطلاعاتی مانند نحوه ی زندگی، محل های دیدنی، غذا، پوشش و . . . با شما این سفر رو به اشتراک گذاشتم
تشکر از رفیقم حبیب که در طول این سفر لیدری با حوصله بود ( پیشنهاد میکنم اگر خواستید چابهار برید حتما با حبیب هماهنگ شوید )

برای دانلود این قسمت ششم کلیک کنید

پادکست چمدون فصل اول قسمت ششم

آلبوم عکس های کوه های مریخی

آلبوم عکس های ساحل بی نهایت – بریس

و اما در این قسمت قراره چه اتفاقاتی بیوفته: اپیزود ششم
در چابهار باغ موز، انبه، پاپایا و میوه های استوایی فراوانی وجود دارد، ولی آناناس و نارگیل اینجا نبود چون این میوه ها به رطوبت پاکستان بیشتر میسازند، در چابهار شما به سمت زرآباد بروید و باغ های هکتاری موز را ببینید. که ارزش دیدن دارد.
جاده ای که ما را به سمت زرآباد میبرد یک خروجی دارد که درک نام دارد و جای دنجی است برای اطراق کردن، ما برای علاقمندان سفر پادکست ضبط میکنیم. جاده ای که از سمت زرآباد به سمت چابهار میرود دو ساعت مسافت دارد.
و جالبی جاده این است که وقتی گاو و بزی به وسط خیابان می آید شما با بوق میتوانید آن را دور کنید.
اما شتر کاملا برعکس است به سمت ماشین شما میاید و ماشین شما را به شکل اسباب بازی خود میبیند.
پیشنهاد میکنم این مسیر را با سرعت کم طی کنید
همچنان با حبیب به جاهای مختلف می رویم و بسیار خوش میگذرد، وقتی از زرآباد برگشتیم به خانه حاجی رفتیم.
در راه رفتن ما در چهارمین منطقه نا امن دنیا بودیم!
وقتی داخل خانه مورد نظر شدیم سرویس بهداشتی بیرون بود، خانه ویلایی بود و سالن بزرگی داشت.
در چابهار این منطقه بلوچستان که ما ساکن هستیم نود درصد مردم لباس سفید میپوشند، لباس های بلدی میپوشند و شلوار های سفید دارند، وقتی لکه کوچکی روی آن میفتد ان را شسته و اتو زده و دوباره میپوشند.
وقتی عصر به خانه یکی از دوستان حبیب رفتیم، پذیرایی بسیار زیبا از ما کردند، من پیشنهاد میکنم به سادگی آنها زندگی کنید، اکثرا پشتی های قدیمی دارند ولی پشتی های شیک هستند.
از زبان حبیب: خیلی خوشحال هستم که پیش من آمدید و ما از شنبه به گشت و گذار مشغول هستیم تا الان دو غذای محلی تباهگ و مرغ محلی که مرغ محلی آنها مرغ زنده را میکشند و تازه میخورند و جای سیخ کباب از چوب نخل استفاده میکنند. که خیلی جالب است. برنج با ماش به او دادیم که شبیه آشی سفت بود و کره محلی و پیاز داغ روی آن بود (کره یا پیاز داغ) مزه تندی داشت ولی آنها میگفتند که تند نبود اما من از تندی عرق کردم.
آن برنج و مرغ بریانی بود که سس آن کاملا با بریانی اصفهانی فرق داشت و بریانی اصفهانی ها از جگر سفید گوسفنده که بسیار خوشمزه است ولی این که ما خوردیم مرغ های تیکه تیکه شده در پلو بود.
امروز صبح قرار بود شیرچایی براتا خوردیم، که شیر +چایی+براتا(نون محلی)
یک ادویه ای دارند که مثل کاری است دارای فلفل است، آنها نمک کمی در غذا استفاده میکنند و فلفل زیاد اشتها را زیاد میکند، آنها به ما بتماش دادند با نوشیدنی محلی و ماهی و ترشی لیمو که چتنی نام داشت.
ریشه زبان هندی و بلوچی خیلی شبیه هم است و آنها متوجه حرف های یکدیگر میشوند به من پیشنهاد دادند که بروید شب در قایق بخوابید.
ما در ساحل مکران رفتیم، اسم قدیم بلوچستان مکران بوده است، از طرف جاسک تا بندر گواتر ساحل مکران است.
دیشب با خواننده محلی به اسم کمالان آشنا شدیم که با سبک های مختلف موسیقی بلوچی آشنا شدیم.
آنها یک سازی به اسم سرود دارند که با تنبورک آن را همراهی میکنند. ما در کنار ساحل مکران که راه میرفتیم دیدیم که دریا یکباره آبی شد که فهمیدیم آنها فیتو پلانگتون هستند که روی موج میایند که خود را تغییر رنگ میدهند و آبی می شنود و فقط در شب قابل مشاهده هستند. این شهر امنیت زیادی دارد و ما صدای تیر و تفنگ و هیچ چیزی نشنیدیم.
ما صبحانه خاگینه درست کردیم و خوردیم و حالا به طرف تالاب صورتی میرویم که سمت تنگه بریس است.
یک ساحلی به اسم بریس است که ما با ارتفاع زیاد میتوانیم اقیانوس هند را ببینیم. کوه های مینیاتوری یا همان مریخی کنار همین دریاچه است و کوه های عجیب و غریبی است و گفته میشود وقتی آنی ناحیه زیر آب بوده پدید امده است و وقتی آب پایین رفته نمایان شده. مذهب بلوچی ها سنی است و سیستان و بلوچستان با هم متفاوت است، سیستانی ها اکثرا شیعه هستند و بلوچستانی ها سنی هستند. در قدیم اینجا خانم ها از اقایان باید جدا باشند.
و در مهمانی ها جای متفاوتی دارند ولی الان شرایط فرق کرده است.
خانم ها بر روی دستشان حنا میگذارند و میتوانیم ان را به کرات ببینیم.
ساز های آنها سرود و تنبورک است، سرود مثل کمانچه است و تنبورک شبیه تنبور دو تار است و سه سیم دارد.
موسیقی هایی که گوش دادیم موسیقی های امروزی بوده است
با آرزوی موفقیت با بچهای استودیو صدا های همراه