موج ایران باستان شماره 8 “کلیک کنید”
علی علیزاده
آموزش متن خوانی ادبی
لطفا اصول اولیه این آموزش را رعایت کنید و سپس چندین بار ضبط کنید و بهترین کار خود را برایمان ارسال کنید.
در ابتدا موزیک را دانلود کرده و برای اجرای کارتان موزیک پخش شود و متن را خودتان بخوانید و برایمان در واتس آپ یا تلگرام بفرستید تا توسط سرپرست گویندگانمان بررسی و نقد شود و اصلاحیه خدمتتان ارائه شود. دقت شود حس گرفته شود و تیپ لحنی و مدل رفتاریتون مطابق چیزی که خواسته شده باشد.
با سلام خدمت همه دوستان عزیز لطفا یکی از متن هارو انتخاب کرده و با موزیکی که براتون فرستاده میشود تمرین کنید. و بصورت ویس کارهایتان را برایمان بفرستید
1-
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی…
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی …
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات…
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که…
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای…!
که می شناسی بنشینی و”فقط” نگاه کنی…
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود…
گاهی دلگیری…شاید از خودت…شاید
2-
برف هفت سالگی ام را به خاطر صدای مادرم دوست داشتم که میگفت
پاشو ببین عجب برفی اومده
برف ده سالگی را به خاطر تعطیل شدن مدرسه و خوابیدن کنار
مادرم حتی یک ساعت بیشتر
برف چهارده سالگی را به خاطر تشویش امتحانات
برف هجده سالگی را به خاطر استرس کنکور و آینده !!
برف بیست سالگی را به خاطر عاشقی . هیجان عشقی که در ذهنم
تا ابد ادامه داشت
اما از برف بیست و پنج سالگی به بعد
برف ها فقط سرد بود و سرد بود و سرد……
و خاطراتی که هرگز تکرار نخواهد شد……
3-
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.
زندگی رویایی است، مثل رویای یک کودک ناز.
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.
زندگی تک تک این ساعتهاست،
زندگی چرخش این عقربه هاست،
زندگی راز دل مادر من.
زندگی پینه ی دست پدر است،
زندگی مثل زمان در گذر است….
4-
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی
تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
می خواهم بدانم،
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
5-
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر ز لیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو … من نیستم
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پنهان و پیدایت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
کردمت آواره ی صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر میزنی
در حریم خانه ام در میزنی
حال این لیلا که خارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهم باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم.
– شعر از: مرتضی عبداللهی
6-
متن شعر: حمید مصدق :
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
فروغ فرخزاد:
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک
لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
جواد نوروزی:
دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !
که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !
غضب آلود به او غیظی کرد !
این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !
هر دو را بغض ربود…
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
” او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! ”
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
” مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! ”
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:
این جدایی به خدا، رابطه با سیب نداشت
.
.
.
مهدی
او به او خندید و
لحظه ای در دل من صاعقه شد
من کنار دیوار، عشق را می دیدم
دل دل و دلهره پای حمید
دستِ لرزانِ چو بید
باغبان در پی او تند دوید
سیب در دست فروغ و
عشق در قلب حمید
سیب دندان زده افتاد به خاک
دخترک لذت خوردن بفروخت
چون که بغض پسرک بر لب دید
سالها می گذرد، برگ ها می ریزند
و من اندر غم خود حیرانم
که چرا باغچه کوچک ما
با وجود همه سیب و گلابی هایش
گرمی عشق نداشت!
مهدی الوند
پسر از باغچه ی همسایه
سیب قرمز دزدید
دخترک می خندید:
همه می دانستند
که در آن نزدیکی
به جز از باغ پدر
باغچه ای سیب نداشت
پسرک می ترسید
سیب در دلهره ی اینکه مبادا دختر
آخرین دانه ی پنهان شده ی جانش را
نکند باز بخواهد که جَوید؟
باغبان تند دوید
خنده ی دخترک از دور شنید
غضب آلوده پسر کرد نگاه
در دلش درد قدیمی گناه
آه آخر که ندارد پایان
اشتباه انسان
“زهمان روز ازل بود که عشق حوا
بیخبر زعاقبت کار همی آدم را
بهر یک سیب ز اوج افلاک
برد پایین او را
بفکندش در خاک”
زخمی آن لب پاک
سیب دندان زده افتاد به خاک
باغبان گفت بیا
دخترک رفت و پسر بغض کنان
ماندو بر سیب گریست
دانه از اشک چشید
همه را خاک بدید
و سپس هیچ خبر زان پسرو دخترک و
صاحب باغچه و سیب نبود
همه را خاک ربود
سالها رفت و من اندیشه کنان
غرق در این پندارم:
دانه ی سیب همی در دل خاک
به نمی، سیب دگر خواهد بود
قصه ای را به زمانی دیگر
باز خواهد که سرود
همه ی طبقات آسمان را گشته ام ، در دل ستاره باران نیمه شبهای روشن و مهربان تابستان ، بر جاده کهکشان تاخته ام ، صحرای ابدیت را درنوردیده ام ، بال در بال فرشتگان ، در فضای پاک ملکوت شنا کرده ام ، با خدایان ،ایزدان با همه ی الهه های زیبای آسمان ، با همه ارواح جاویدی که در نیروانای روشن و بی وزش آرام یافته اند آشنا بوده ام .از هر جا ، از هر یک یادی ، یادگاری ، برایت آورده ام . از سیمای هر کدام زیباترین خط را ربوده ام ، از اندام هر یک نازنین طرح را گرفته ام ، از هر گلی ، افقی ، دریایی ، آسمانی ، چشم اندازی ، رنگی دزدیده ام ، و ، با دست و دامنی پر از خطها و رنگها و طرح های آن سوی این آسمان زمینی ، از معراج نیمه شبان تنهایی ، به دامان مهربان تو – ای دامن حریر مهتاب شبهای زندگی سیاه من – فرود آمده ام ، نشسته ام تا آن ودیعه ها که از آسمانها آورده ام در دامن تو ریزم
گردآورنده: علی علیزاده
برای ورود به بخش آموزشی سایت کلیک کنید
Podcast: Play in new window | Download
برجسب ها : فارسی, آموزش, متن ادبی, پادکست, استودیو صداهای همراه, گویندگی, تبلیغات, ایران.
Copyright accvs.com
زهرا ثابت نام on ژوئن 18, 2019
با سلام. من به تازگی در اینترنت با استودیو صداهای همراه آشنا شدم و بخاطر علاقه یه گویندگی ادبی بلافاصله یکی از متنهای بالا را همراه با موسیقی پس زمینه خواندم. مایلم نظرتان را راجع به مهارت و صدایم در شعر خوانی بدانم. ممنون میشوم آدرس واتس آپ یا تلگرام تان را برایم ارسال کنید تا ویدیو ام را برایتان ارسال کنم و اشکالات کارم رابدانم.
با تشکر
علی علیزاده on ژوئن 19, 2019
با سلام ، تشکر از حسن نیت شما
لطفا به این اکانت بفرستید: @alializadehkashani
این تمارین برای اعضای تیم هست
لطفا ویس بفرستید
مومنی on جولای 12, 2019
با سلام من شدیدا به گویندگی علاقه مندم ولی نمیدونم ایا واقعا استعدادش رو دارم یا خیر لطفا راهنماییم کنید سپاسگزارم.
علی علیزاده on جولای 12, 2019
با سلام ،
لطفا با اکانت در ارتباط باشید: @alializadehkashani
محسن on آگوست 19, 2019
سلام دخترم به گویندگی خیلی علاقه داره میشه یه راهنمایی کنید که باید چه کنیم
علی علیزاده on آگوست 19, 2019
با سلام و وقت بخیر، ما کرج هستیم
با این شماره تماس بگیرید: 09370937825 علیزاده
مریم on اکتبر 19, 2019
سلام وقت بخیر من به گویندگی علاقه دارم و اطرافیان هم نظرشون این هست که صدای خوبی دارم و برای گویندگی عالیه. نمیدونم چطور و از کجا باید شروع کنم و آیا توانایی و استعدادشو دارم ممنون میشم راهنمایی کنید.
علی علیزاده on اکتبر 19, 2019
09370937825
سلام با شماره بالا در تلگرام در تماس باشید
زهرا حسین پور on نوامبر 29, 2019
سلام و وقت بخیر
چطور میتونم موزیک متن رو دریافت کنم؟
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
علی علیزاده on نوامبر 30, 2019
سلام مرسی همچنین
روی موزیک کلیک راست کنید و save as رو بزنید
علی علیزاده on دسامبر 15, 2021
دوستان عزیز و گویندگان محترم
استودیو صداهای همراه هنوز تست صدا برگزار میکند، در واتساپ یا تلگرام با ویس صداتونو برامون ارسال کنید ، لطفا با ویس خود واتساپ یا تلگرام باشد
۰۹۳۷۰۹۳۷۸۲۵
سلام با شماره بالا در تلگرام در تماس باشید
علی علیزاده – مدیریت استودیو صداهای همراه