پادکست چمدون، فصل دوم " یزد " قسمت سیزدهم - استــــودیو صـــداهای هـــــمراه

پادکست چمدون 13 – سفر به یزد – فصل دوم قسمت پنجم
گوینده: لشکرشکن – ضبط شده در استودیو، با بیان خاطراتی که در اینستا منتشر شدند
لذت شنیدن یزد و از دست ندید –
پادکستی زیبا و شنیدی از سفرهای لشکرشکن
امیدوارم از اطلاعاتی که به شما داده میشود لذت کافی را ببرید، اطلاعاتی مانند نحوه ی زندگی، محل های دیدنی، غذا، پوشش و . . . با شما این سفر رو به اشتراک گذاشتم
همراهم مسعود بود که ایده های خوبی میداد باهم کجاها بریم، طبق روال عکسارو هم براتون لینک میدم چک کنید و کیف کنید

برای دانلود این قسمت سیزدهم کلیک کنید

پادکست چمدون فصل دوم قسمت پنجم

آلبوم عکس های باغ دولت آباد، کلیک کنید

آلبوم عکس های آتشکده زرتشتیان ، کلیک کنید

آلبوم عکس های شهر باستانی یزد کوچه پس کوچه ها ، کلیک کنید

و اما در این قسمت قراره چه اتفاقاتی بیوفته: اپیزود سیزدهم
این قسمت یزد شناسی داریم، این قسمت اخرین روز ما در یزد است
اسپانسر ما همکوک است.hamkok.ir
نام قناتی که ما دیشب دیدیم زارچ بود، ما دیشب به خوردن عرق رفتیم که ترکیب بیدمشک و گلاب و زعفرون و… بود که بسیار هم گرم بود و نزدیک موزه مار ها بود. شیرینی مهر و ماه در یزد هم شعبه داشت که خیلی جالب بود.
ترمینال خارج از شهر قرار دارد، ما وسایلمان را در ترمینال گذاشتیم، و بعد به سمت اکبر جوجه مازندرانی رفتیم!😂
اکبر جوجه در روغن فراوان سرخ میشود و بسیار خوشمزه است.
بعد از اکبر جوجه ما سمت شیر حسین رفتیم و مقدار زیادی فالوده خوردیم، شیر حسین خیلی کیفیت بالایی دارد.
ماقوت همان نشاسته فالوده است که خورد نشده است.
ماقوت با شیره و بدون شیره دارد، فالوده را با شیره و چهار تخم میل کنید که خیلی خوشمزه است. مغازه ,شیر حسین فروشگاه و کافه است، سمت چپ هم میوه فروشی است، به شما پیشنهاد. میکنم فالوده یزدی را هورت بکشید و بخورید 😂 شوخی کردم این کار خیلی برای گلو ضرر دارد و این کار را انجام ندهید، جایی بود که فردی نقاشی میکشید و بسیار آثار زیبایی خلق کرده بود. خانه سه در و پنج در بود، ما روز آخر از یزد خیلی لذت بردیم، تزئینات این خانه ها با فانوس و چراغ است. یزدی ها کلکسیون های قدیمی جمع میکنند و به این کار علاقه زیادی دارند
حاج خلیفه سه تا برادر هستند که کیک یزدی میفروشند. او کتاب های قدیمی و زنجیر های قدیمی داشت.
آنها بطری های سبز رنگ قدیمی، کاسه های قدیمی و گلدون و وسایل چوبی نگه می‌داشتند.
موزه هنر ورودی ای داشت اما کسی برای ورودی گرفتن وجود نداشت
سفید نماد پاکی است و جایی که پاک است رو با سفید نشان میدهند.
روی سقف طبقه بالا را با پارچه هایی پوشانده اند
در کافه تخت ها و صندلی های قدیمی ای قرار داشتند
در خانه لاری ها مواظب فرزندانتان باشید
ما در ارتفاعات مسجدی به اسم سید تاج‌الدین جعفری دیدیم به اسم سید پنهان معروف است
من از تاکسی های یزدی ترس دارم و از آنها میترسم🥲خیلی گران می‌گیرند
خیلی از کافه ها به صورت مهمانسرا بودند
و زیر نظر هتل‌داری بودند
آنها به شهر خود خیلی اهمیت میدادند
در یزد حتما کرم ضد افتاب بزنید
ارت هاوس یا همان خانه هنر کافه است که در آنجا جشن هایشان هم می‌گیرند
در انجا حصیر انداخته و شما روی حصیر مینشینید
بالا پشت بام آنجا برای بچه ها زیاد مناسب نیست و خطرناک است.
قهوه یزدی کاملا متفاوت است که هل دارد و با نبات شیرین میشود و گرم است.
اکثر یزدی ها به خاطر مصرف قند بالا بیماری قند دارند.
در بالا پشت بام تنوری برای پخت نان داشتند.
با یک لیوان کوزه ای برای ما چای آوردند که با هر چای دو کیک یزدی سرو میشد.
شهر بادگیر ها پر از بادگیر است.
اینجا کافه ای به اسم شهادت یا شهدا وجود داشت و برای افرادی بود که از مسجد می آمدند. و نمیگذاشتند افراد به راحتی به آنجا روند
در بالا پشت بام هنر نوشته بودند آرت هاوس
این پادکست ایراد زیاد دارد و من به خاطر صمیمیت زیاد با شما ایراد ها را رفع نمیکنم.
ما سمت چپ بازار چهارسو رفتیم که۹خروجی دارد و ما به یکی از بازار ها رفته و خرید کردیم.
روبروی مسجد جامع یزد میدان ساعت است که در این میدان امکان تردد ماشین وجود ندارد.
و تمامی افراد با پای پیاده تردد میکنند
حاج خلیفه به زودی بسته شد که ما نتوانستیم تمام غذا های آن را تست بکنیم
این اخرین پادکست یزد بود و امیدوارم تمامی لذت را از سفر ببرید